زیارتگاهی در میامی، در ۵۵ کیلومتری مشهد منسوب به اوست که از دیرباز مورد توجه مردم منطقه است و برایش کرامتهای بسیاری نقل کردهاند. با این حال شاید کمتر درباره او و شخصیتش شنیده باشید؛ اینکه چگونه به خراسان آمد و چطور به شهادت رسید؟
مقدمات هجرت به خراسان
قیام زید بن علی بن حسین(ع) در کوفه، یکی از مهمترین قیامهای شیعیان در قرنهای اولیه است. زید، پسر امام سجاد(ع) در برابر ظلم امویان تاب نیاورد و در دوران امامت امام صادق(ع) دست به قیام بزرگی در کوفه زد که البته با خیانت دوباره کوفیان، به شکست و شهادت او منجر شد. نقل است که امام صادق(ع) بر مصیبت شهادت عمویش زید گریست و برای او از خداوند طلب آمرزش کرد. شهادت زید در کوفه، ضربه دیگری به دوستداران اهل بیت(ع) در عراق بود. به همین دلیل برخی از علویان تصمیم گرفتند برای ادامه مبارزه، از عراق بروند و در شرق اسلامی یعنی نواحی خراسان و اطراف آن دست به قیام علیه خلفای ستمگر اموی بزنند. این چنین بود که یحیی، فرزند جوان زید به سوی خراسان حرکت کرد. یحیی در آن زمان ۱۸ یا ۱۹ ساله بود و در قیام پدرش شرکت داشت. او با وجود جوانی و سن کم، اطلاعات فراوانی از مذهب اهلبیت(ع) داشت. خوب است بدانید در برخی کتابهای حدیثی ما، یحیی را راوی صحیفه سجادیه ذکر کردهاند. او هنگامی که قصد خروج از عراق و حرکت به سمت ایران را داشت، متن صحیفه سجادیه را به دست متوکل بن هارون از شیعیان و اصحاب امام صادق(ع) سپرد؛ این سند بسیار مهم از جدش امام سجاد(ع) به او رسیده بود. در ملاقات یحیی با متوکل، او خبری را که از امام(ع) شنیده بود، به گوش یحیی رساند؛ اینکه یحیی مظلومانه شهید خواهد شد.
افشاندن بذر آگاهی در ایران
یحیی پس از شنیدن خبر شهادت خود، با ۱۰ تن از یارانش عازم کربلا شد تا قبر جدش اباعبدالله(ع) را زیارت کند. آنها پس از زیارت، از مسیر مدائن عازم خراسان شدند. یحیی که میدانست تحت تعقیب مأموران اُموی قرار دارد، از بیراههها میرفت و در هر شهر و دیاری، درباره شهادت مظلومانه اهلبیت(ع) و حقیقت اسلام و نیز بدعتهایی که امویان آوردهاند، سخنرانی میکرد. گروهی از مأموران خلیفه اموی وقت، ولید بن عبدالملک، برای بازداشت یحیی فرستاده شدند اما او هر طور که بود خودش را به جوزجان در خراسان رساند. اینجا بود که گروهی از مردم خراسان نیز به او پیوستند. رفتار و منش یحیی در معرفی خاندان رسالت به مردم خراسان نقش مهمی داشت.حالا خراسان به کانون جهاد علیه امویان تبدیل شده بود.
شهادت مظلومانه یحیی و ثمرات آن طولی نکشید که خبر قیام یحیی بن زید در خراسان، به اطلاع حاکم اموی رسید. لشکری بزرگ برای سرکوب قیام تدارک دیده شد. سپاه دشمن از اطراف به سمت جوزجان روانه شد. چند روز بعد، دو سپاه در برابر هم صفآرایی کردند. نیروهای یحیی بن زید عموماً مردمانی بودند که در جنگ تبحر زیادی نداشتند و سلاح آنها، محدود به شمشیر میشد؛ در مقابل، سپاه اُموی تا بن دندان مسلح بود. به یحیی پیشنهاد تسلیم و سازش دادند، اما او نپذیرفت و جنگ آغاز شد.
تیجه این مبارزه نابرابر، شهادت مظلومانه یحیی بن زید بود. دشمنان سر از بدن نواده زینالعابدین(ع) جدا کردند و به دربار ولید بن عبدالملک فرستادند. پیکر یحیی نیز به دار آویخته شد و طبق یک روایت هفت سال بر دار باقی ماند تا خراسانیان پس از آغاز قیام گسترده علیه حکومت اُموی توانستند پیکرش را از دار پایین بیاورند، بر آن نماز بخوانند و دفن کنند. ولید بن عبدالملک، سر مطهر یحیی را برای مادرش «ریطه» نوه محمد بن حنفیه و نواده امام علی(ع) فرستاد؛ او از بانوان بافضیلت بنیهاشم بود و نقل است که با دستان خودش، سر پسر را دفن کرد و آن اتفاق تلخ را موهبتی از جانب پروردگار دانست.
خراسان با شهادت یحیی بن زید به کانون علاقهمندان اهل بیت(ع) تبدیل شد. شهادت یحیی در سال ۱۲۵ قمری اتفاق افتاد و در آن سال هر پسری را که در خراسان به دنیا آمد، «یحیی» نامیدند.این اتفاق بر آتش قیام علیه امویان در خراسان دمید. در اشعار شاعران مشهور شیعه مانند دعبل خزاعی، سرودههایی در ماتم شهادت یحیی بن زید وجود دارد. تأثیر شهادت او و یارانش تنها به خراسان محدود نشد؛ در ری و غرب ایران نیز این واقعه موجب بروز اعتراضها و قیامهای متعددی شد. خوب است بدانید در سرپل افغانستان، کلیدر، گرگان، سبزوار و ورامین هم آرامگاههایی منسوب به او وجود دارد.
نظر شما